شهدا سال 60 -زندگینامه شهید حسین نصیرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
آنانکه ره عشق گزیدند همه در معرکه روکــن فتح از عشق است در کوی حقیقت آرمیدند همه هـر چند سپـــاه او شهیدنـد همــه سروان نیروی هوائی، حسین نصیرپور، لالهایی از لالهزار خطه نیریز و گلی از گلستان عشق و ایثار، فرزند لطفالله، در روز بیستم دی ماه 1334غنچه وجودش شکفت. روزها و ماهها را سپری کرد و برای فراگیری علم و دانش، وارد دبستان امیرکبیر شد. پس از طی دوره راهنمایی، تحصیلاش را در دبیرستان امام خمینی (احمد نیریزی)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
آنانکه ره عشق گزیدند همه در معرکه روکــن فتح از عشق است در کوی حقیقت آرمیدند همه هـر چند سپـــاه او شهیدنـد همــه سروان نیروی هوائی، حسین نصیرپور، لالهایی از لالهزار خطه نیریز و گلی از گلستان عشق و ایثار، فرزند لطفالله، در روز بیستم دی ماه 1334غنچه وجودش شکفت. روزها و ماهها را سپری کرد و برای فراگیری علم و دانش، وارد دبستان امیرکبیر شد. پس از طی دوره راهنمایی، تحصیلاش را در دبیرستان امام خمینی (احمد نیریزی)...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یکی از گردانهای عمل کننده در عملیات والفجر 8، گردان کمیل بود که بیشتر نیروهای آن را، نیروهای اعزامی از شهرستان نیریز تشکیل میدادند. گردان در دو مرحله این عملیات با تمام توان وارد شد. مرحله اول همزمان با شروع عملیات در شب 21/11/1364 بود که مسئولیت عبور از اروند و شکستن خط دشمن را در پائینترین نقطه اروند، یعنی دهانه اروند که به خلیج فارس منتهی میشود را عهدهدار بود، مرحله دوم در شب 27/11/1364 و در...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یکی از گردانهای عمل کننده در عملیات والفجر 8، گردان کمیل بود که بیشتر نیروهای آن را، نیروهای اعزامی از شهرستان نیریز تشکیل میدادند. گردان در دو مرحله این عملیات با تمام توان وارد شد. مرحله اول همزمان با شروع عملیات در شب 21/11/1364 بود که مسئولیت عبور از اروند و شکستن خط دشمن را در پائینترین نقطه اروند، یعنی دهانه اروند که به خلیج فارس منتهی میشود را عهدهدار بود، مرحله دوم در شب 27/11/1364 و در...
زندگینامه شهید محمد تقی سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
سخن از سنگرساز بیسنگری است که چنان از باده مستانه عشق مدهوش بود که جز به وصل یار، اندیشهای در سرنداشت. در یکی از روزهای واپسین بهاری ـ17/3/1340ـ در میان خانوادهای مذهبی و علاقمند به اسلام، در نیریز پا به عرصه حیات و زندگی نهاد. شیرینی کودکی و سکوتاش باعث شده بود تا محبوب همه باشد. با پایان کودکی دوره ابتدائی را در دبستان دیبا شروع وبا موفقیت به پایان رسانید. دو سال از دوره راهنمائی را در شیراز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
سخن از سنگرساز بیسنگری است که چنان از باده مستانه عشق مدهوش بود که جز به وصل یار، اندیشهای در سرنداشت. در یکی از روزهای واپسین بهاری ـ17/3/1340ـ در میان خانوادهای مذهبی و علاقمند به اسلام، در نیریز پا به عرصه حیات و زندگی نهاد. شیرینی کودکی و سکوتاش باعث شده بود تا محبوب همه باشد. با پایان کودکی دوره ابتدائی را در دبستان دیبا شروع وبا موفقیت به پایان رسانید. دو سال از دوره راهنمائی را در شیراز...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -سوگند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به غروب راستین به کویر خشک به هر آنچه هست و نیست به هر آنچه بود و هست به هر آنچه پایمال قدرت است به هر آنچه آشنای رقت است به آهوان، به همه دشتها به نوای بادها به فرار خاطرات خوب به ستیغ کوهها، به صفای درهها به امیدهای مرده در قلوب ما بخدا سوگند که برای آبیاری کویر که برای سبزی زمین خشک که برای زنده ماندن که برای خوب ماندن همه راهها باز است ما اگر بخود بجنبیم به طراوت نسیم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به غروب راستین به کویر خشک به هر آنچه هست و نیست به هر آنچه بود و هست به هر آنچه پایمال قدرت است به هر آنچه آشنای رقت است به آهوان، به همه دشتها به نوای بادها به فرار خاطرات خوب به ستیغ کوهها، به صفای درهها به امیدهای مرده در قلوب ما بخدا سوگند که برای آبیاری کویر که برای سبزی زمین خشک که برای زنده ماندن که برای خوب ماندن همه راهها باز است ما اگر بخود بجنبیم به طراوت نسیم...
دوک نخ ریسی و کالک عملیات
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلیبرد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که میروند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید مینمود، گفت: خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلیبرد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که میروند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید مینمود، گفت: خدا...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -افول یک ستاره
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آن کلیم هر کلام پاک تا که از حصار کلبه حقیر من برون شده است من بروی خویش بستهام دریچهها تمام دربها من بروی خویش بستهام هر آن شکاف کوچک و حقیر کز آن هجوم نور را نبینمش آن پرنده عزیز و وحشی مراد تا که رفته از قفس پراندهام تمام بلبلان باغ را زشاخ و برگ هر درخت خانهمان آن غزل تیز گام دشت تا که از کنام ما رمیده است من رماندهام تمام آهوان وحشی و ستیزه جوی دشت را زدشت تنگ سینهام آن ستاره تا که رفته است از سرای پر فروغ آسمان من...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آن کلیم هر کلام پاک تا که از حصار کلبه حقیر من برون شده است من بروی خویش بستهام دریچهها تمام دربها من بروی خویش بستهام هر آن شکاف کوچک و حقیر کز آن هجوم نور را نبینمش آن پرنده عزیز و وحشی مراد تا که رفته از قفس پراندهام تمام بلبلان باغ را زشاخ و برگ هر درخت خانهمان آن غزل تیز گام دشت تا که از کنام ما رمیده است من رماندهام تمام آهوان وحشی و ستیزه جوی دشت را زدشت تنگ سینهام آن ستاره تا که رفته است از سرای پر فروغ آسمان من...
-حماسه آفرینیهای رزمندگان نی ریزی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
حاج آقای بنایی در ادامه در مورد جانفشانیها و حماسه آفرینیهای رزمندگان شهرستان نیریز میگوید: متأسفانه در دوران جنگ بنده و خیلی از دوستان متوجه این مطلب نبودیم که یک روزی به خاطرات احتیاج پیدا میکنیم. اگر متوجه بودیم شبها مینشستیم و خاطراتمان را مینوشتیم. واقعا" منابع عظیمـی میشد. یک نمونه عرض کنم. ببینید برادران نیریزی چه بودند؟! کسی که اهل جنگ باشد می داند، نزدیک شدن به تانک دشمن که در حال شلیک است یعنی چه؟ شهرستان نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
حاج آقای بنایی در ادامه در مورد جانفشانیها و حماسه آفرینیهای رزمندگان شهرستان نیریز میگوید: متأسفانه در دوران جنگ بنده و خیلی از دوستان متوجه این مطلب نبودیم که یک روزی به خاطرات احتیاج پیدا میکنیم. اگر متوجه بودیم شبها مینشستیم و خاطراتمان را مینوشتیم. واقعا" منابع عظیمـی میشد. یک نمونه عرض کنم. ببینید برادران نیریزی چه بودند؟! کسی که اهل جنگ باشد می داند، نزدیک شدن به تانک دشمن که در حال شلیک است یعنی چه؟ شهرستان نیریز...
زندگینامه جانباز علی اصغر محمد علی پور
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
جانباز علی اصغر محمد علیپور فرزند محمود، در تاریخ 7 تیرماه سال 1341 در روستای ماهفرغان از توابع منطقه خیر شهرستان استهبان در یک خانواده با ایمان و متعهد دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانوده سپری کرد و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان پروین اعتصامی استهبان شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه حدائق استهبان با موفقیت به اتمام رسانید. تحصیلات دوره متوسطه خود...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
جانباز علی اصغر محمد علیپور فرزند محمود، در تاریخ 7 تیرماه سال 1341 در روستای ماهفرغان از توابع منطقه خیر شهرستان استهبان در یک خانواده با ایمان و متعهد دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانوده سپری کرد و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان پروین اعتصامی استهبان شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه حدائق استهبان با موفقیت به اتمام رسانید. تحصیلات دوره متوسطه خود...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر فرامرز سلیمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنانکه عاشق الله بودند، قدم در راه حق نهادند و آرامش ابدی را در وادی امن الهی و بر خوان گسترده حسینی (ع) تجربه کردند. فرامرز، از مجنون صفتانی بود که ۱۳۴۷/۵/۷ در روستای کوشکک نیریز میان خانوادهای کشاورز و متدین قدم به عرصههستی نهاد. دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و برای آموختن، دوره ابتدایی و راهنمایی را در کوشکک طی کرد و متوسطه را تا سال اول نظری ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنانکه عاشق الله بودند، قدم در راه حق نهادند و آرامش ابدی را در وادی امن الهی و بر خوان گسترده حسینی (ع) تجربه کردند. فرامرز، از مجنون صفتانی بود که ۱۳۴۷/۵/۷ در روستای کوشکک نیریز میان خانوادهای کشاورز و متدین قدم به عرصههستی نهاد. دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و برای آموختن، دوره ابتدایی و راهنمایی را در کوشکک طی کرد و متوسطه را تا سال اول نظری ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرد و...